نتایج جستجوی عبارت «مدرسه شهید آیت» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سیروس مقتدر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
حنظله‌وار حجله‌گاه را ترک کرد و قدم به قربانگاه عشق نهاد؛ با گام‌های مصمم چون کوهی استوار در مقابل متجاوز ایستاد و سر به خدا سپرد. سیروس، سال ۱۳۴۳ دریکی از روستاهای بخش سرچهان شهرستان آباده،  در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. کودکی را در کنار خانواده که تأمین معاش را بر پایه دامداری نهاده بود، آغاز کرد. خانواده سیروس، برای به دست آوردن مراتع خوب و مناسب از بخش سرچهان، به بخش آباده طشک ـ منطقه...
شهدا سال ۶۶- زندگینامه شهید شاپور فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و به‌جا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران،‌ مجنون‌صفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود به‌خوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نی‌ریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفت‌ساله بود که به دبستان عشایری...
به یاد شهید عباس دهقانی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
کشته راه خدا نوجوان دهقانیم کرده دیو پست استعمار قصد دین ما ایــن ستمکاران عالم در پی آئین مــا در ره قرآن و دین من یکی قربانیم خصم بد اندیش دارد عقده ها و کین ما پس فدای دیـن ما صد پیکـر خونین ما من مسلمانم غیورم شیعه و ایرانیم امر رهبر بود و حکم واجب قرآن ما دین‌پاک احمدی بین و دگر ایـران مـا مرجع تقلید و امر دین ما ایمان ما بعد‌از آن بنگـر پدر هم‌عهد‌مــا پیمان‌ما باید اندر...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید بهرام خیراندیش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دریکی از آخرین روزهای سرد پاییزی که سرمای آن زیبایی و طراوت را از باغ و بستان برده بود، وجود نازنین کودکی زیبا، گرمابخش خانه‌ای در روستای خواجه‌جمالی نی‌ریز شد. ۱۳۲۰/۹/۱۸ در خانواده‌ای متدین و آشنا به اصول مبین اسلام بانام «بهرام» بهار زندگی را آغاز کرد. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده و با شیرین‌زبانی و مهربانی خاص کودکی به پایان برد. با گام‌های کوچک اما مصمم خود دبستان وقار را طی کرد و تا کلاس...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید یدالله محمد حسینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دیوارهای گِلی و کوچه‌های پر صفای روستای بشنه از مهربانی و خوش‌رویی یدالله سخن می‌گویند و مردم روستا هرگاه او را به خاطر می‌آورند، لب‌های خندان و وقار توأم بامتانتش را به همدیگر یادآوری می‌کنند. قلم نیز در سوگ او بر روی کاغذ می‌لغزد و از عشقی که او به شهادت و متصل شدن به دریای انسانیت داشت می‌نویسد. از او که در اولین روز از ماه مهر سال ۱۳۴۳ در روستای بشنه از توابع شهرستان نی‌ریز، در...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامحسین ایزدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين ايزدي »
رمز رهایی را در گسستن از خود و پیوستن به دوست می‌دانست، او که سرمست از باده عشق پر پرواز گشوده و چشم به دوردست‌ها دوخته بود. غلامحسین، در تاریخ ۱۳۴۱/۴/۲۳ میان خانواده‌ای مذهبی و متعهد به اسلام و انقلاب اسلامی، در روستای لای گردو از توابع داراب متولد شد. کودکی بود ساکت و مهربان. قلبی مالامال از مهر و عطوفت داشت. دوساله بود که دست‌های سرد و بی‌جان پدر را لمس کرد و سردی آن‌ها را در...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمد علی روستانژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمد علي روستانژاد »
آنان که سعادت را در شهادت یافتند،‌ مجنون صفتانی بودند که به دنبال لیلی سنگر به سنگر رفتند و دررسیدن به مقصود، خستگی را خسته کردند. از آن تیره قصه کسی را می‌سراییم که در سال ۱۳۳۶ در هرمود لارستان، میان خانواده‌ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود و به عشق حضرت مصطفی (ص) و پسر عم و جانشین‌اش مولا علی (ع) نام او را «محمدعلی» نهادند. به‌تناسب شغل خاص پدر از نی‌ریز به لار مهاجرت کرده...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غریبعلی پرتو
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۶/۱/۴ همراه با رسیدن بهار، در روستای وزیره از توابع بخش پشتکوه شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی و متدین، گل وجود کودکی نورس شکوفا شد. او را «غریبعلی» نامیدند و برای آموختن دانش راهی دبستان امام خمینی (کورش) شد و با موفقیت دوره ابتدایی را گذراند. سپس به دلیل بعضی مشکلات ترک تحصیل کرد و در روستا به کار کشاورزی و دام‌پروری پرداخت. بعد از انقلاب اسلامی با تشکیل پایگاه‌های بسیج، در روستا به‌عنوان عضو فعال پایگاه مقاومت...
به یاد شهید فیروز منزه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
ای خدا فیروز قربانی شده گفتم شهیدان زنده اند آمده از جبهه کرب و بلا تـــابع فـــرمــان روح الله بـــدی در ره قرآن و دین فانی شده آسمان را اختری تا بنده اند جان خود کرده براه دین فدا فــانــی فـی الله در ایـن ره شدی ((( بود سربازی رشید و استوار قطعه قطعه گشت از کین پیکرش شد به میدان چون ابالفضل رشید شــد مــنـزه کشتــه در راه خــدا رفت از دشمن بر آرد او دمار داغ بر دل...
-حال و هوای معنوی بچه ها قبل از استقرار در خط
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای سمیع یزدانی در رابطه حال بچه های خط به ذکر خاطره ای می پردازد و می‌گوید‌: (1-YAZDANI-8) قبل از آنکه به خط خرمشهر برویم در پادگان امیدیه مستقر بودیم. بچه‌ها صبحها قبل از اذان، در گوشه و کنار نماز خانه مشغول دعا‌، نیایش و نماز شب بودند و خود را از نظر معنوی آماده می‌کردند. بعد از اقـامـه نماز‌، ورزش و تمرین شروع می شد‌، و برخی اوقات شهید علیرضا اکرامپور در جلو حرکت می کرد و گردان پشت...